مینویسم د – ی – د – ا – ر ، تو اگه بی من و دلتنگ منی ، یک به یک فاصله ها را بردار .
نخ داخل شمع از شمع پرسید : چرا وقتی من میسوزم تو آب میشوی ؟ شمع جواب داد : مگه میشه کسی که تو قلب منه بسوزه و من اشکی نریزم .
به نام انکه اشک را آفرید تا قلعه عشق آتش نگیرد .
دنیا را بد ساخته اند ، کسی را که دوست داری ، او تورا دوست نمیدارد ، کسی که تورا دوست دارد تو دوستش نمیداری ، اما کسی که تو دوستش داری و او هم تورا دوست دارد به رسم و آئین هرگز بهم نمیرسند ، زندگی یعنی این .
میرسد روزی که بی من زندگی را سر کنی ، میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی .
ای قرار لحظه های اضطرار ، بر روان دیده ام منشین چو خار ، جاری عشقی به شریان وجود ، بی تو باید شعر دلتنگی سرود .
آموختم که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم .
تو مرا میفهمی من تورا میخواهم و همین ساده ترین قصه یک انسان است ، تو مرا میخوانی من تورا نابترین شعر زمان میدانم و تو هم میدانی تا ابد در دل من میمانی .
همیشه خواستن توانستن نیست ، خواستم بگویم دوستت دارم ، نتوانستم !!!
اینو میفرستم به سلامتی هرچی گلدونه ، به شرط اینکه گل تو باشی و خاکش من .
منبع: (yekghadami.com)