آموزش نسخه خوانی در داروخانه دکتر نگین واعظی

پکیج آموزشی اصول نسخه خوانی در داروخانه به همراه صد ها نمونه نسخه آموزشی

تو را به جای همه زنانی که نشناخته‌ام دوست می‌دارم
تو را به جای همه روزگارانی که نمی‌زیسته‌ام دوست می‌دارم
برای خاطر عطر گسترده بیکران و برای خاطر عطر نان گرم
برای خاطر برفی که آب می‌شود، برای خاطر نخستین گل
برای خاطر جانوران پاکی که آدمی نمی‌رماندشان
تو را برای خاطر دوست داشتن دوست می‌دارم
تو را به جای همه زنانی که دوست نمی‌دارم دوست می‌دارم.

ادامه شعر رو در بخش بقيه مطلب ملاحظه كنيد....

 


یک بوسه ز لب های تو در خواب گرفتم ، گویی که گل از چشمه مهتاب گرفتم ، هرگز نتوانی که ز من دور بمانی ، چون عکس تو را در دل خود قاب گرفتم .
 

کبوترهای قلبم را به سویت میپرانم که شاید از تو آئین محبت را بیاموزند .
 

تقدیم به آنکخ دوری اش غمم ، خانه اش قلبم و فراموشی اش مرگم است .
 

عشق حقیقی مثل روح است ، افراد زیادی درباره آن صحبت می کنند ولی تعداد کمی آن را دیده اند .
 

انسان عزیزاشو فراموش نمیکنه بلکه به دیدنشون عادت میکنه ، تقدیم به کسی که عادت به ندیدنش مثل فراموش کردنش غیر ممکنه .

لطفا براي ديدن همه ي پيامك هاي ادامه مطلب برويد ....

 
رنگ پریدگی پاییز همان بهار است که عاشق شده است .
 

اگه عشقت کورم کنه مهم نیست ، حس بودنت قشنگتر از دیدن دنیاست .
 

سکوت یعنی یه حرف که تو دلمه ، یعنی یه اسم که رو لبمه ، یعنی یه شرم که تو چشمامه ، یعنی یه آرزو که تو سینمه ، یعنی دوست دارم .
 

به اندازه یک کیلو خاک شیر دوست دارم ، حالا بشمار چندتا دوست دارم .

لطفا براي ديدن همه ي پيامك هاي ادامه مطلب برويد ....

از هزاران یک نفر اهل دل است ، مابقی تندیسی از آب و گل است .
 

وقتی از دنیا و آدمهاش نا امید و خسته شدی و دلت گرفت برو کوه و با صدای بلند فریاد بکش ، بگو آیا بازهم امیدی هست ، میبینی که در جواب میگویند : هست ، هست ، هست .
 

اگر چشمان من دریاست بدان تویی تنها فانوس دریایم ، اگر هرفی زنم از گل بدان تویی تنها تویی معنا و مفهومش .
 

من ندانم که کیم ، من فقط میدانم که تویی شاه بیت غزل زندگیم .
 

روزی گذر عشق به ماتم افتاد ، ماتم زده شد به حال ما غم افتاد ، زان پس بشری به چهره ام خنده ندید ، موها همه چون ریش و دندان افتاد .

لطفا براي ديدن همه ي پيامك هاي ادامه مطلب برويد ....

مینویسم د – ی – د – ا – ر ، تو اگه بی من و دلتنگ منی ، یک به یک فاصله ها را بردار .
 

نخ داخل شمع از شمع پرسید : چرا وقتی من میسوزم تو آب میشوی ؟ شمع جواب داد : مگه میشه کسی که تو قلب منه بسوزه و من اشکی نریزم .
 

به نام انکه اشک را آفرید تا قلعه عشق آتش نگیرد .
 

دنیا را بد ساخته اند ، کسی را که دوست داری ، او تورا دوست نمیدارد ، کسی که تورا دوست دارد تو دوستش نمیداری ، اما کسی که تو دوستش داری و او هم تورا دوست دارد به رسم و آئین هرگز بهم نمیرسند ، زندگی یعنی این .
 

براي ديدن ادامه جملات ، به بقيه مطلب برويد....

 

صفحه اصلی انجمن سایت فروشگاه اینترنتی خرید کارت شارژ تبلیغات کسب درآمد در خانه
آموزش نسخه پیجی در داروخانه